یکی از ترانه های مورد علاقه من "نگران نباش، شاد باش" بابی مک فرین است. دلیل آن متن ترانه آن است فکر کنم بد نباشد صحبتم را با حادثه ای که چند وقت قبل برایم رخ داد ادامه دهم، چند وقت پیش فرصتی دست داد تا واکنش مردم را هنگامی که اتوبان در اثر یک تصادف بسته شده بود از نزدیک ببینم. همینطور که ما منتظر باز شدن اتوبان بودیم می دیدم که بعضی در حال گوش دادن به رادیوی خود هستند یکی داشت شیر یا خط می کرد، به نظر می رسید بعضی ها در حال مطالعه هستند و عده ای هم در حال استراحت یا چرت زدن بودند. و البته کسانی هم بودند که در چهره آنها عصبانیت و تشویش به وضوح دیده می شد. این طرف و آن طرف پرسه می زدند ناراحت بودند و بد وبی راه می گفتند این واکنش آنها به شرایطی بود که هیچ کدام از ما کنترلی روی آن نداشتیم. آنها ناراحتی را انتخاب کرده بودند. در آن لحظه سخنی از ابراهام لینکلن را به خاطر آرودم که گفته بود: "بیشتر افراد آنقدر خوشحال هستند که خود خواسته اند." فکر کنم بد نباشد به همین مناسبت 10 نکته از کاراترین نکات و شیوه ها را برای شاد تر زیستن یاد آوری کنم:
همانطور که ابراهام لینکلن کشف کرده بود، بیشتر افراد اغلب می توانند بین شادی و استرس، آرامش و آشفتگی یکی را انتخاب کنند. شما شادی را انتخاب کنید!
به عنوان کسی که به دنبال کردن اخبار اعتیاد پیدا کرده ام می دانم که این کار بسیار سخت است چون بازار سهام در حال نوسان است سیاستمداران هر روز سازی می زنند و تیم ها ورزشی هم در رقابتی شدید هستند. اما بیشتر مواقع نیازی نیست استرس همه این چیز ها را به زندگی خود اضافه کنید. به خاطر داشته باشید که هر فردی ظرفیتی محدود برای تحمل استرس روزانه دارد پس سعی کنید ظرف استرس هر روز خود را بیهوده پر نکنید.
برای همه ما موقعیت های زیادی برای قدر دانی وجود دارد. فقط کافی است از افراد بسیاری که ما را یاری کرده اند، دلگرم کرده اند و به ما آموخته اند که برای جنگیدن با مشکلات در ها را باز کنیم و شروع کنیم ممنون باشیم!
شاید تعجب کنید ولی من از سگم چیز های زیادی آموخته ام چیز های زیادی از جمله وفاداری، توجه به مناظر، صدا ها و بو هایی که در حیاط خانه خودم وجود دارد. آموخته ام که من هم به بازی و حرکت نیاز دارم آموخته ام که می توانم آرام و با وقار باشم فقط هنگام گرسنگی بخورم و هنگامی که لازم است استراحت کنم. هر جا لازم است صبر کنید و تامل کنید.
یک لطیفه گوش کنید، لطیفه ای تعریف کنید، به خودتان بخندید، با دوستان، همکاران و فامیل بخندید. کمترین درمانی مانند خندیدن قدرتمند است، و من فکر نمی کنم این استفاده زیاد از این دارو یا اعتیاد به آن عوارش خاصی داشته باشد.
علاقه، محبت، دوستی و گرمی خود را به اطرافیانتان نشان دهید. و آنها به بهترین وجهی که فکرش را بکنید به شما واکنش نشان می دهند. در محبت و دوست داشتن سخاوتمند باشید و از سود آن لذت ببرید.
شاید تعجب کنید اما رضایت مندی فوق العاده ای در شایستگی وجود دارد و لذت زیادی در انجام موفقیت آمیز وظایف محوله وجود دارد. یکی از بزرگترین منابع شادی انجام دادن و البته خوب انجام دادن کاری است که برای شما ارزشمند است.
بیشتر مردم برای اینکه بتوانند شاد زندگی کنند به پیشرفت، آموختن و به مبارزه طلبیدن خود نیاز دارند. بخوانید، گوش کنید، بیاموزید و آموخته ها خود را برای ایده های جدید بکار گیرید.
راه بروید و بدوید عضلات خود را بکشید وزنه های متناسب با توانایی خود بلند کنید. ورزش خوب است اما عاشق شدن، ساختن مقداری شیرینی، یا یک ماساژ هم اثر خوبی خواهد داشت. شما بدنی دارید که می تواند منبع درد باشد یا منبع لذت انتخاب با شماست کدام را انتخاب می کنید؟
من ترجیح می دهم کار های مثبت را توصیه کنم تا اینکه از منفی ها سخن بگویم اما در دنیای واقعی این چیز ها وجود دارند مواد شیمیایی مضر، صدا های نا هنجار و جاهای خطرناک وجود دارند. تا آنجا که ممکن است خود را در معرض آنها قرار ندهید.